کربلایی یاسین اصغری دختر شاه
دانلود نوحه جدید ۱۴۰۲ کربلایی یاسین اصغری به نام دختر شاه پخش آنلاین و متن
Download New Nuhe yasin asghari dokhtare – shah
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه دختر شامی من ملک مراقب چادرمه
نوحه بسیار زیبا و شنیدنی دختر شاه از کربلایی یاسین اصغری
با دو کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ و لینک مستقیم و پر سرعت و قوی
به همراه تکست و متن نوحه و پخش آنلاین
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه دختر شامی من ملک مراقب چادرمه
دستی به جز اباالفضل سه سال آزگاره رخصت شونه کردن موی منو نداره
اما آتیش خیمه دور دید چشم عمومو غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو
کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیر سرم مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم
نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن
کجا بودی غم این قافله نداشت کجا بودی پاهام آبله نداشت روی دستام جای سلسله نداشت
کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیر سرم مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود یادش به خیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم
یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقه ام از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم
بسه دیگه نیمخواهم یادم بیفته اون شب منم برم داره صدام میزنه عمه زینب
برو دختر خوش باشی روز و شبات برو دختر بازی کن با رفقات نگه داره باباتو خدا برات
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه دختر شامی من ملک مراقب چادرمه
دستی به جز اباالفضل سه سال آزگاره رخصت شونه کردن موی منو نداره
اما آتیش خیمه دور دید چشم عمومو غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو
کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیر سرم مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم
نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن
کجا بودی غم این قافله نداشت کجا بودی پاهام آبله نداشت روی دستام جای سلسله نداشت
کجا بودی مو داشتم تا کمرم کجا بودی دستش بود زیر سرم مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود یادش به خیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم
یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقه ام از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم
بسه دیگه نیمخواهم یادم بیفته اون شب منم برم داره صدام میزنه عمه زینب
برو دختر خوش باشی روز و شبات برو دختر بازی کن با رفقات نگه داره باباتو خدا برات
لطفا نظر خود را بنویسید